سفرنامه آنتالیا، مروارید مدیترانه

۲۹ آبان ۱۴۰۲ ۳ دقیقه

گاهی اونطور که باید جهان رو نمی‌شناسیم، مثلا خیلی از ما فکر می‌کنیم آنتالیا یک مقصد گردشگری ساحلیه، در حالی که با سفر به آنتالیا می‌شه فهمید این شهر چقدر دیدنی‌های متفاوت و جالبی داره. سفرنامه آنتالیا رو با من بخونید تا ببینید من، عمو نوروز، چطور تونستم بخشی از زیبایی‌های دیده نشده آنتالیا رو ببینم. اول از همه برای رسیدن به این شهر زیبای ساحلی یک تور آنتالیا خریدم و با پروازی که تور بهم داد به ترکیه و آنتالیا رسیدم. صبح بعد از استراحت اولین جایی که رفتم شهر کالیچی بود. بافت قدیمی آنتالیا که دیدنش حس فوق العاده‌ای به آدم میده. قدم زدن توی کوچه‌های سنگ فرش شده کالیچی در حالی که مغازه‌ها و فروشگاه‌های صنایع دستی توی گوشه گوشه اون دیده می‌شن و پر از شور و حس زندگیه، تجربه جالبیه که همین ابتدای سفر بهش رسیدم و برام دلچسب بود.

یکی از نماد‌های شهر قدیم آنتالیا یک برج ساعته که مربوط به قرن هفدهم میلادی می‌شه. برای یادگاری یک عکس با برج گرفتم و سری به مغازه‌های صنایع دستی زدم. مردم و فروشنده‌ها خیلی خوش‌برخورد و خنده‌رو هستند و این خودش یکی دیگه از جاذبه‌های آنتالیاست. وقت ناهار رسیده بود، یک بورک ترکی لذیذ خوردم و مقصد بعدیم بلند‌ترین نقطه آنتالیا بود، بام آنتالیا. با یک آسانسور شیشه‌ای به اونجا رسیدم، از اونجا تمام خلیج زیر پام بود، منظره دیدنی و شگفت‌انگیزی بود که اگر نمی‌اومدم حتما بعدها حسرتش رو می‌خوردم. بعد از اینکه عکس‌های خوبی گرفتم راهی دیدن جایی شدم که بخشی از تاریخ این شهر رو به رخ گردشگران می‌کشید، دروازه هادریانوس.

آنتالیا

این دروازه به افتخار هادریانوس امپراتور روم ساخته شده و به خوبی می‌شه معماری رومی رو در اجزای اون دید. با اینکه از دوران کهنی باقی مونده اما چون به خوبی ازش نگهداری شده هنوز استوار و پابرجا مونده. با وجود گردشگران زیادی که اونجا دیدم، می‌شد خوب فهمید که یکی از محبوب‌ترین جاذبه‌های آنتالیا همین دروازه باستانیه. کنار محوطه دروازه هادریان یک پارک هم ساخته شده که جای خوبی برای استراحت و نفس گرفتن بود البته دیگه شب شده بود و من برای یک استراحت درست و حسابی به هتلم برگشتم. فردا صبح رو با دیدن یکی از جاذبه‌های طبیعی شهر شروع کردم، آبشارهای دودن که حدود 20 دقیقه ای با مرکز شهر آنتالیا فاصله داره و دسترسی به اون‌ها با وسایل نقلیه شهری هم ممکن و راحته. آبشارها منظره بی‌نظیری دارند، در مسیر آبشار اول یک غار قرار داره که چشم‌انداز خیلی خوبی داشت و بعد از اون یکی از آبشارها رو می‌شد دید، آبشار دوم کمی با اولی فاصله داشت و به دریا نزدیکتر بود.

در محوطه‌ی آبشارها کافه، رستوران، تفریحات آبی و زیپ‌لاین هم هست که جوونتر‌ها حسابی می‌تونن ازش لذت ببرن. عکس‌های بی‌نظیری هم می‌شه از اون طبیعت سحرانگیز انداخت و ساعت‌ها در کنارش به آرامش رسید. آبشار‌های زیبای دودن تقریبا تمام روز من رو به خودشون اختصاص دادن. با رفتن به این آبشار‌ها به ساحل لارا هم نزدیک بودم، پس برای غروب به این ساحل رفتم. یکی از چیز‌های خیلی قشنگی که اونجا دیدم موزه تندیس‌های شنی بود. هوا که تاریک شد نور‌پردازی هنرمندانه‌ای که برای محیط طراحی شده بود، زیبایی مجسمه‌ها رو چند برابر کرد. با کبابی که ظهر خورده بودم دیگه بدون خوردن شام راهی هتل شدم تا برای فردا که روز پایانی سفرم بود انرژی بیشتری داشته باشم. روز آخر سری به مراکز خرید زدم و قهوه ترک، کمی ادویه و مقدار قابل توجهی از شیرینی‌های خوشمزه ترکی خریدم. با خودم گفتم: «عمو نوروز حیف نیست تا اینجا اومدی اما یه حمام ترکی نری؟!» پس تجربه حمام ترکی رو هم از خودم دریغ نکردم. بعد از اون یک چای و باقلوای حسابی و دوباره راهی ساحل شدم تا کمی قایق‌سواری در مدیترانه رو هم به خاطرات سفرم از آنتالیا اضافه کنم. سفر به این شهر زیبای ساحلی، جدای از حمام آفتاب گرفتن در کنار ساحل، شنا و تفریحات آبی، لذت‌ها و دیدنی‌های زیادی داره که از چشم خیلی‌هامون دور مونده. امیدوارم شما هم در سفرتون بتونید تمام این زیبایی هارو تجربه کنید. 


گالری تصاویر آنتالیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *