برای داشتن یک سفر متفاوت باید به مقاصد متفاوت فکر کرد، مقصدی که پر از جاذبه‌های عجیب و شگفت‌انگیز و شماره یک جهان باشه، مثل دبی. پس بی‌معطلی یک تور دبی خریدم تا بتونم با خیال راحت و بی‌دغدغه یک سفر به دبی داشته باشم. با خودم گفتم: «این بار داری میری به شهر ترین‌های جهان عمونوروز، یادت باشه که توی سفرنامه‌ت چیزی رو از قلم نندازی!». دبی شهریه کنار خلیج فارس که خیلی از عمرش نمی‌‌گذره اما خیلی مدرنه و پر از امکانات و برج‌هایی که نمونه‌اش در جهان کمتر دیده می‌شه.
وقتی به دبی رسیدم، اولین جایی که رفتم تا ببینمش، یک جاذبه‌ی جدید و خیلی مدرن از دبی بود، دبی فِرِیم یا قاب دبی. این ساختمان جالب به شکل قاب عکس ساخته شده و بزرگترین قاب عکسیه که جهان به خودش دیده، در واقع یکی دیگه از آسمون‌خراش‌های عظیم‌الجثه دبی محسوب می‌شه. این قاب از طرفی رو به بافت قدیمی دبی و از جهت دیگه‌ای رو به قسمت مدرن دبی قرار گرفته. توی پارکی که این قاب اونجا بنا شده، کمی گشت زدم، عکس‌های یادگاری گرفتم و بعد رفتم داخل برج. اگر خواستید به اینجا برید، بهترین زمان صبح و غروبه. اون بالای قاب یک نمای کامل از تمام دبی دیده می‌شد که منظره خیلی چشم‌نوازی بود.
بعد از اون، راه افتادم برای دیدن بلندترین برج جهان، برج خلیفه. یک بخشی از این برج با ارتفاع عجیب و غریبش، به عنوان هتل استفاده می‌شه و البته که خیلی هم گرونه. اما برای دیدن نمای دبی می‌شه وارد بخش‌هایی از برج شد که اصلا برای این کار در نظر گرفته شده. گردشگرها با چهره‌ها و پوشش‌های مختلف همه جای برج و البته کل شهر به چشم می‌خوردند. دبی یک شهر چند ملیتیه و اینو می‌شه از تنوع رستوران‌هایی که داره هم متوجه شد. رستوران‌های عربی در کنار ایتالیایی، ژاپنی، مدیترانه‌ای و …
بعد از این همه گشتن و پیاده‌روی، رفتم توی یکی از همین رستوران‌های برج خلیفه و غذا خوردم. خیلی گرون و در عین حال خیلی باکیفیت و خوش طعم بود. بعد از غذا از رستوران برج خارج شدم و چون دبی مال فاصله‌ی چندانی با برج نداره، رفتم به دبی مال. اینجا یکی از بزرگترین مراکز خرید جهانه که پره از فروشگاه‌های برندهای لوکس. علاوه بر فروشگاه، امکانات تفریحی دیگه‌ای مثل سینما، سالن اسکیت، رستوران و آکواریوم هم داره که هر کدوم در نوع خودشون بی‌نظیر بودند. این مرکز خرید با اینکه خیلی گرون بود ولی خیلی هم شلوغ بود و آدم‌ها از ملیت‌های مختلف در حال خرید و گشتن بودند. دیگه داشت غروب می‌شد که چیزی بیرون از اون فضا توجهم رو جلب کرد. بله این نور و سروصدا مربوط می‌شد به همین نزدیکی، به فواره‌های دبی و مردمی که از دیدن این نمایش جذاب به هیجان اومده بودند. دقایق کوتاهی یک موسیقی پخش می‌شد و ستون‌های آب هماهنگ با ریتم موزیک به حرکت در‌می‌اومدند. دیگه نباید تعجب کنید اگر بگم که این فواره‌ها بلندترین فواره‌های جهان بودند! متوجه شدم که هر نیم ساعت یک بار، رقص نور و آب، هیجانِ شنیدن این موسیقی‌هارو بیشتر می کنه.
شب شده بود و بازی نورِ فواره‌ها در کنار نورپردازی زیبای برج خلیفه منظره‌ای به یاد‌موندنی خلق کرده بودند. برای استراحت به هتلم برگشتم تا فردا با بقیه‌ی نقاط دیدنی دبی از نزدیک آشنا بشم. روز بعد با رفتن به برج‌العرب شروع شد. این برج که هتل هم هست سال‌هاست که نماد دبی به حساب می‌یاد. هتلی که به شکل بادبان کشتی طراحی شده. برای دیدنش باید می‌رفتم به جزیره مصنوعی نخل…
اونجا تنها هتل هفت ستاره جهانه که تور بازدید هم داره. یعنی می‌شه با یک گروه رفت و از قسمت‌های مختلف این هتل مجلل بازدید کرد. پس منم با یکی از این تورها همراه شدم و از دیدن اون همه جلوه‌های باشکوه معماری واقعا متعجب بودم و لذت بردم. شنیده بودم شب‌ها این بنا هم نورپردازی خاص و جالبی داره. بعد از این بازدید رفتم توی یک کافه و نوشیدنی خوردم و کمی استراحت کردم. هنوز وسط روز بود و من باید یک جای دیگه رو هم می دیدم. و اون جایی نبود جز باغ معجزه دبی یا میراکل گاردن!
واقعا هم اون بهشت زیبا وسط این بیابون معجزه‌ای بود. این باغ پر از انواع و اقسام گل‌ها و گیاهان بود و یکی از بزرگترین باغ‌های گل جهان. شکل‌های مختلفی رو با گل‌ها به وجود آورده بودند، مثل میکی ماوس، هواپیما، قلعه دیزنی و کلی اشکال مختلف دیگه. هوای خوبی سرتاسر باغ در جریان بود و چشم‌انداز بی نظیرش بهترین جا برای عکس‌های یادگاری بود. بعد از تموم شدن گشت و گذارم رفتم و غذایی خوردم. راستی در دبی از خوردن غذاهایی مثل کباب و گوشت شتر با ادویه‌های خاص عربی و انواع نان های محلی غافل نشید. برای سوغات هم علاوه بر لباس، نمادی از دیدنی‌های دبی و کمی خرما می‌تونید با خودتون به یادگار ببرید. و در پایان دبی با تمام تجملات و مدرنیته‌اش برای من سفر جالب و ویژه ای بود، شبیه سفری به آینده!
گالری تصاویر دبی
