همسفر با عمونوروز در بزرگ‌ترین جزیره ایران

۱۸ بهمن ۱۴۰۰

صبح شده بود و روز تازه‌ای با تجربه‌هایی تازه در انتظارم بود. سفر به قشم خیلی هیجان‌انگیز بود، پر از رنگ و عطر و بو. با خودم فکر می‌کردم سفرنامه‌ی قشم شبیه همین نقش حنای روی دست زنان جنوب، پر از نقش و نگاره عمونوروز، پر از زیبایی و اصالت!

اولین جایی که می‌خواستم برم و از نزدیک ببینم، جزایر ناز بود. با فاصله نسبتا زیادی از مرکز قشم، در عمق یک کیلومتری آب‌های جزیره، جزایر ناز رو می‌شد دید. وقتی سطح آب پایینه می‌شه پیاده به دیدن این جزایر رفت اما با بالا اومدن آب باید زود به ساحل برگشت. از بالای جزایر ناز می‌شد قسمت‌های دیگه‌ای که نزدیک به قشم بودن رو دید.

بعد از جزایر ناز به سمت روستای گوران رفتم، برای دیدن کارگاه‌های لنج‌سازی سنتی. استاد‌کارانی که حالا گرد پیری روی سرشون نشسته بود اما هنوز هم با جان و دل داشتن این هنر بی‌مانند پدران‌شون رو ادامه می‌دادند، شاگردان زیادی نداشتند اما با علاقه کارشون رو انجام می‌دادند، خیلی خوشحال بودم که تونستم یکی از میراث ناملموس ایران رو که حالا جهانی شده از نزدیک ببینم. اینجا لنج‌ها با عشق ساخته می‌شدند تا مردمان جنوب بتونند سفره‌های خانواده‌هاشون رو رنگین کنند. امیدوارم که چراغ این کارگاه‌ها هیچوقت خاموش نشه…

 

بعد از دیدن کارگاه‌ها، نهاری خوردم و راهی روستای لافت شدم. اینجا معروفه به بندر بادگیرها، بله یزد تنها جایی در ایران نیست که صاحب بادگیره. به روستای لافت رسیدم و بافت تاریخی و بکر این روستا مثل یک ماشین زمان من رو به سال‌ها پیش برد، به زمانی که هنوز خبری از کولرهای گازی نبود و همین بادگیرها با خنکاشون، خستگی از تن مردان و زنان این روستا می‌گرفتند. حیاط‌های دل‌باز و باصفای خونه های لافت جون می‌داد برای شب‌نشینی و گوش دادن به موسیقی جنوبی!

بعد از یه گشت حسابی و دیدن زیبایی‌های لافت دوباره به قشم برگشتم. شب رو در اقامتگاهم گذروندم و برای شام نشستم سر سفره‌ی غذاهای سنتی جزیره. اصلا نمی‌دونستم چه چیزی رو باید امتحان کنم و از کدوم باید بگذرم. طعم‌های بی نظیر با عطری که آدم رو از خودش بی‌خود می‌کرد به من نشون داد که مردمان جنوب خوراک‌شون هم مثل طبیعت زیبایی که دارند جذاب و دلرباست. ماهی کبابی، مهیاوه، کلمبا و نان تموشی بخش کوچیکی از این سفره‌ی رنگین و پربرکت بود. در تمام خوراکی‌ها ردی از خرما و ماهی حتما هست، دو نعمتی که در این منطقه فراوونه.

توی قشم حتما به مراکز فروش صنایع دستی هم سری بزنید، این فروشگاه ها پُرن از دست‌سازه‌های حصیری، گلیم، و رودوزی‌های سنتی و صنایع دستی دریایی. اگه دنبال سوغات خوراکی هستید به جز میوه‌های عجیب و خوش‌طعم، حتما مثل من از ادویه‌های جادویی جنوب خرید کنید تا وقتی به خونه برگشتید، هنوز جنوبِ دوست داشتنی همراه شما باشه.


گالری تصاویر قشم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *